۱۳۹۳ آبان ۳۰, جمعه

قطب

زنده یاد جمالی قطب را به کت به بر گردانده بود و کت را به قت برگردانده و قت را اسپست دانسته بود. و اینکه اسپست همان حنده قوقا به معنی تخم ماه و زهدان ماه است. این مختصر که در پی می آید وجه آن بیان است:
در معجم مقابیس اللغة ذیل مدخل «قت» آمده:
والقَتُّ نَباتٌ.
قت گیاهی است.
این اوج بی کفایتی فرهنگ نویس است که بیان نمی کند چه گیاهی.
ابن منظور در لسان العرب می گوید: وفي حديث ابن سلام: فإِن أَهْدى إِليك حِمْل تِبْن، أَو حِملَ قَتّ، فإِنه رباً. «القَت: الفِصْفِصةُ، وهي الرَّطْبة من عَلَف الدَّواب»
پس تا اینجا
قت گیاه است و نام دیگرش فصفصه. که علوفه تازه چارپایان است.و از قول ازهری نقل می کند که قت= فسفسه است (با سین). ازهری ذیل فص این را اشاره کرده اما ذیل فس نه! به گیاهی اشاره نکرده.
اما در لسان العرب این نقیصه نیست و ذیل فسفس می گوید
والفِسْفِسة: لغة في الفِصْفِصة، وهي الرَّطْبَة، والصاد أَعرب، وهما معرّبان و «الأَصل فيهما إِسْبَسْت»
پس :
قت=اسپست
در پست قبلی هم در مورد خیار دیدیم که گفته شده نوعی قثا است. که معلوم است خرنوب و خیار دو گونه اند و مسئله اصل پر تخم بودن آنهاست و قث اسم عام هر پر تخمی بوده است.
لذا به نظر قت=قث= پرتخم است.