زنده یاد جمالی قطب را به کت به
بر گردانده بود و کت را به قت برگردانده و قت را اسپست دانسته بود. و اینکه اسپست
همان حنده قوقا به معنی تخم ماه و زهدان ماه است. این مختصر که در پی می آید وجه آن
بیان است:
در
معجم مقابیس اللغة ذیل مدخل «قت» آمده:
والقَتُّ
نَباتٌ.
قت
گیاهی است.
این
اوج بی کفایتی فرهنگ نویس است که بیان نمی کند چه گیاهی.
ابن
منظور در لسان العرب می گوید: وفي حديث ابن سلام: فإِن أَهْدى إِليك حِمْل
تِبْن، أَو حِملَ قَتّ، فإِنه رباً. «القَت: الفِصْفِصةُ، وهي الرَّطْبة من عَلَف
الدَّواب»
پس
تا اینجا:
قت
گیاه است و نام دیگرش فصفصه. که علوفه تازه چارپایان است.و
از قول ازهری نقل می کند که قت= فسفسه است (با سین). ازهری ذیل فص این را اشاره
کرده اما ذیل فس نه! به گیاهی اشاره نکرده.
اما
در لسان العرب این نقیصه نیست و ذیل فسفس می گوید:
والفِسْفِسة:
لغة في الفِصْفِصة، وهي الرَّطْبَة، والصاد أَعرب، وهما معرّبان و «الأَصل فيهما
إِسْبَسْت»
پس :
قت=اسپست
در
پست قبلی هم در مورد خیار دیدیم که گفته شده نوعی قثا است. که معلوم است خرنوب و
خیار دو گونه اند و مسئله اصل پر تخم بودن آنهاست و قث اسم عام هر پر تخمی بوده
است.
لذا به نظر قت=قث= پرتخم است.